بزن باران بهاران فصلِ خون استبزن باران که صحرا لاله گون استبزن باران که به چشمانِ یارانجهان تاریک و دریا واژگون استبزن باران که به چشمانِ یارانجهان تاریک و دریا واژگون استبزن باران بهاران فصلِ خون استبزن باران که صحرا لاله گون استبزن باران که دین را دام کردندشکار خلق و صید خام کردندبزن باران خدا بازیچه ای شدکه با آن کسبِ ننگ و نام کردندبزن باران به نام هرچه خوبیستبه زیرِ آوار، گاه پایکوبی استمزار تشنه جوباران پر از سنگبزن باران که وقت لایروبی ستبزن باران بهاران فصلِ خون استبزن باران که صحرا لاله گون استبزن باران و شادی بخش جان رابباران شوق و شیرین کن زمان رابه بامِ غرقه در خون دیارمبپا کن پرچمِ رنگین کمان رابزن باران که بی صبرند یاراننمان خاموش گریان شو ببارانبزن باران بشوی آلودگی راز دامان بلند روزگارانبزن باران بهاران فصلِ خون استبزن باران که صحرا لاله گون استبزن باران که دین را دام کردندشکار خلق و صید خام کردندبزن باران خدا بازیچه ای شدکه با آن کسبِ ننگ و نام کردندبزن باران به نام هرچه خوبیستبه زیرِ آوار، گاه پایکوبی استمزار تشنه جوباران پر از سنگبزن باران که وقت لایروبی ستبزن باران بهاران فصلِ خون استبزن باران که صحرا لاله گون است + نوشته شده در سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت 22:17 توسط احمدرضا هدایتی دزفولی | مدیریت دانش...
ما را در سایت مدیریت دانش دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : arhedayati بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 9 تير 1401 ساعت: 7:33